کابلیان با خون مینویسند

دوستان گرامی این صفحه بیان کننده درد کابلیان و تمام مردم افغانستان در سه دهه اخیر است

کابلیان با خون مینویسند

دوستان گرامی این صفحه بیان کننده درد کابلیان و تمام مردم افغانستان در سه دهه اخیر است

روزی حین سفر جلال آباد – کابل

روزی حین سفر جلال آباد – کابل





موتر سواری ما در سروبی توسط زرداد (از دزدان سر سپرده گلبدین) متوقف ساخته شد، بعد از پایین کردن همه تلاشی را شروع و پول نقد همه مسافران را از نزد شان گرفتند. مسافری که پول های بیشتری داشت در همان جا توسط افراد زرداد کشته شد تا از پیگیری او در امان باشند.



یک نفر ریش سفید که مبلغ 35000 افغانی داشت خیلی عذر و زاری نموده میگفت نه زمین دارم و نه هم کدام وسیله دیگر، اطفال خیلی خرد سال دارم، این پول ها را برایم بگذارید. ولی جهادی ها گوش شنوایی نداشتند و با خشم دستور می دادند که پول ها را بکش و زیاد حرف نزن. مرد بیچاره مجبور شد دارو ندار زندگیش را به آنان بسپارد. سر انجام دزدان به موتر بالا شده و به زنی که در سیت نشسته بود اشاره دادند تا پایین شود. زن هم پایین شد و فوری جهادی ای نزدیک شد تا وی را تلاشی نماید. جهادی مذکور چادرش را کش کرد ولی زن مقاومت نموده و خود را در چادر پیچاند. فرد جهادی صدا نمود که بگیرید و به زور تلاشی اش نمایید. زن باز هم خود را دور نمود. در این اثنا دو نفر دیگر جهادی دست های زن را محکم گرفته و جهادی اولی دست خود را به یخن زن برد تا تلاشی خود را انجام دهد. ولی زن پیچ و تاب خورده فریاد می زد. سرکرده افراد که در گوشه ای ایستاده و نظارت می کرد به زن نزدیک شده و یخن پیراهن زن گرفته آنرا تا آخر دامن پاره نمود و تمام بدن زن برهنه گردید. همه مردم چشمان شان را به پایین انداخته و با ناتوانی به زمین نگاه می کردند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد